What are ‘targeted human rights sanctions,’ and why are they used for Iran?
به زبان فارسی بخوانید
به طور خلاصه، تحریمهای هدفمند حقوق بشری ابزاری هستند که دولتها برای مسدود کردن داراییها و عدم صدور ویزا برای افرادی که در موارد نقض حقوق بشر مشارکت نمودهاند، به کار میگیرند. اگر چه به طور کلی مقصد از اِعمال این تحریمها، وادار کردن متخلفان به تغییر رفتارشان است، اما اقدامات مزبور دارای تأثیرات دیگری نیز هستند. برای مثال، منع مجرمین از به دست آوردن ابزارهای مورد نیاز برای ادامۀ بدرفتاری و آزار، و نیز ابراز حمایت از قربانیان این آزارها. اما پروژۀ اقدام قضایی استراتژیک شورای آتلانتیک (SLP) از منابع متعددی شنیده است که بسیاری از افرادی که در اینگونه جوامعِ آسیب دیده به سر میبرند، از جمله جامعۀ ایرانی، در مورد اقدامات مزبور و مفهوم آنها به خصوص به زبان محلی خود اطلاعات کافی در دست ندارند.
در نتیجه، بر اساس بازخورد فوق، تهیۀ این مجموعه وبلاگها آغاز شد تا اطلاعات مهمی در بارۀ تحریمهای هدفمند حقوق بشری که به جمهوری اسلامی ایران مربوط می شود را مطرح نماید. این وبلاگها همچنین مهمترین اخبار روز در مورد مجرمین ایرانی که به دلیل نقض حقوق بشر تحریم شدهاند و علت آن، و نیز هر گونه اطلاعات دیگری که ممکن است مربوط به جوامعی باشد که حقوق شان نقض شده را در اختیار خوانندگان قرار میدهد. در مورد پرسشها و همچنین موضوعاتی که باید مطرح گردد، مشتاقیم نظرات ارسالی خوانندگان، به ویژه اعضای جامعۀ مدنی ایران را دریافت کنیم.
از زمان مرگ مهسا ژینا امینی در ستامبر 2022، و تظاهرات ناشی از این حادثه و سرکوب وحشیانه توسط جمهوری اسلامی ایران، مقامات مختلف ملی و محلی صدها تحریم هدفمند علیه مقامات جمهوری اسلامی ایران صادر نمودهاند. اما علیرغم رواج اخیر اینگونه تحریمها، گزارشهایی که در مورد آنها تهیه میشوند، اغلب فاقد اطلاعات ی در مورد ماهیت این تحریمها و چگونگی عملکرد آنها میباشند و همچنین نشان نمیدهند که آیا تحریمهای مزبور مؤثر هستند یا خیر.
تحریمهای هدفمند چه هستند؟
تحریمهای هدفمند یکی از انواع تحریمهای اقتصادی هستند که سفر، مبادلات تجاری و روابط مالی را محدود میکنند. این تحریمها توسط یک کشور یا سازمان چند ملیتی مانند سازمان ملل، نسبت به کشور، نهاد یا شخص دیگری اِعمال میگردند. اگر چه انواع مختلفی از تحریمهای اقتصادی وجود دارند، اما دو طبقۀ اصلی را میتوان نام برد: تحریمهایی که نسبت به کشورها اِعمال میشوند (که به تحریمهای «گسترده» یا «فراگیر» معروفند) و تحریمهایی که بر افراد یا نهادها تحمیل میشوند (که تحریمهای «هدفمند» نامیده میشوند).
تحریمهای فراگیر ، از قبیل تحریمِ فراگیرِ ایالات متحده بر روی کوبا به دلیل تأثیرات منفی انسانی و آسیبی که به مردم غیر نظامی در کشورِ تحریم شده میرساند، مرتباً مورد انتقاد قرار میگیرند. در طی دو دهۀ گذشته، تغییر قابل ملاحظهای روی داده که به جای [تحریم فراگیر] از تحریمهای هدفمند که تحریمهای «هوشمند» نیز نامیده میشوند، استفاده نمود. تحریمهای مزبور فقط متوجهِ افراد یا نهادهای خاصی (از قبیل شرکتها، بخشهای دولتی، یا واحدهای نظامی) میشوند. ایالات متحدۀ امریکا، بریتانیا، اتحادیۀِ اروپا، کانادا، استرالیا و شورای امنیت سازمان ملل متحد برنامههای قدرتمندی در زمینۀ تحریمهای هدفمند تدارک دیدهاند. کشورهایی مانند نروژ، ژاپن، و سوئیس نیز همین مسیر را دنبال کردهاند. این برنامهها عموماً به سیستمهایی تقسیم شدهاند که بر روی تخلفات مرتبط با حوزههای موضوعی یا جغرافیایی خاصی تمرکز دارند. برای مثال، در «سبک ماگنیتسکی جهانی»، سیستم تحریمهای هدفمند، موضوعات مربوط به موارد نقض حقوق بشر و فساد را مطرح میکنند.
این مجموعه بر روی سیستمهای تحریم هدفمندی تکیه دارد که میتوانند بر روی موارد نقض حقوق بشر که در ایران ارتکاب یافتهاند، اِعمال گردند. این مجموعه نخست بر روی ایالات متحده امریکا، بریتانیا، اتحادیۀ اروپا، کانادا، و استرالیا تمرکز خواهد داشت که از این به بعد آنها را حوزههای قضایی پیشرو خواهیم نامید زیرا این کشورها بر خلاف شورای امنیت سازمان ملل متحد، دارای سیستمهای مربوط [به این تحریمها] بوده و در زمینۀ تحریم کردن مرتکبین موارد نقض حقوق بشر در ایران، بسیار فعال هستند. در یکی از بلاگ پستهای آینده، سیستمهای یاد شده در هر یک از حوزههای قضایی پیشرو به طور مشروح مورد بحث قرار خواهند گرفت.
مراحل تشخیص مرتکبین نقض حقوق چیست؟
هر حوزه قضایی دارای مراحل خاص خود برای تشخیص مرتکبین نقض حقوق در سیستم تحریمهای هدفمند است، اما اصول کلی آن عموماً در حوزههای قضایی پیشرو یکسان است. مقامات دولتی اطلاعاتی در مورد اشخاص یا نهادهایی که احتمال میرود مرتکب نقض حقوق شده باشند را جمع آوری میکنند و سپس این اطلاعات را از جهت حقوقی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند تا ببینند آیا شواهد موجود با معیارهای لازم برای اثبات اینگونه جرایم مطابقت دارد یا خیر، تا به این ترتیب نشان دهند که عامل جرم در موارد نقض حقوق که مرتبط با این بحث است، مشارکت داشته است یا خیر. اتحادیۀ اروپا به عنوان یک سازمان میان دولتی، دارای روندها و تدابیری است که تا حدی متفاوت هستند.
در اتحادیۀ اروپا، یا نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی (که هماهنگ کنندۀ اصلی در امور امنیتی و سیاسی است) و یا نمایندۀ یک کشور عضو، روش خاصی را به شورای اروپایی که یک نهاد اجرایی اتحادیۀ اروپا و نماد بالاترین سطح همکاریهای سیاسی است و متشکل از سران کشورها یا دولتهای کشورهای عضو میباشد، پیشنهاد میکند. سپس شورای اروپایی باید به اتفاق آراء به این روش پیشنهادی، رأی مثبت بدهد تا نظریۀ ارائه شده، تصویب و اتخاذ گردد.
قابل توجه است که این مراحل شامل محاکمات کیفری یا مدنی نمیشوند. بدون دوران حبس یا (معمولاً) توقیف دائمی اموال، تضمینهای کمتری از جهت ضمانتهای آئین دادرسی وجود خواهد داشت. اما هنوز هم محافظتهایی برای اطمینان از عادلانه بودن این مراحل وجود دارند. باید حقوق خاصی به متهمین اعطا شود، از جمله اطلاع دادن به آنها از طریق روشهایی مانند ارسال اخطاریه، و نیز حق دفاع از خود، مثلاً از طریق درخواست استیناف و تجدید نظر نسبت به تشخیصی که در مورد آنها داده شده است.
در اتحادیۀ اروپا و بریتانیا محافظتهای بیشتری وجود دارند تا اطمینان حاصل شود که تحریمهای مزبور ناقض کنوانسیون اروپایی حقوق بشر نباشند. برای مثال، بریتانیا «مناسب» بودن تحریمها را الزامی میداند به این معنا که تأثیرات تحریمهای هدفمند بر روی حقوق مجرم را بر اساس کنوانسیون اروپایی حقوق بشر مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
نقش جامعۀ مدنی در این مراحل چیست؟
اگرچه استرالیا تا کنون یک طریق رسمی برای ارسال شواهد توسط جامعۀ مدنی ارائه نداده است اما هر یک از دیگر کشورهای حوزه قضایی پیشرو چنین مسیری را مشخص و تهیه نمودهاند. یکی از بلاگ پستهای آینده شامل اطلاعات بیشتری در مورد بهترین روشهای ارسال شواهد در حوزههای قضایی گوناگون خواهد بود اما برای افرادی که امیدوارند بتوانند اینگونه اطلاعات را ارسال نمایند، منابعی موجود است. اتحادیۀ اروپا یک راهنما برای اجرای سیستم تحریمهای خود انتشار داده است و بریتانیا هم یک جزوۀ اطلاعاتی برای جامعۀ مدنی منتشر نموده است. یک سازمان غیر دولتیِ مستقر در امریکا به نام «هیومَن رایتس فِرست» یا اچ. آر. اف (Human Rights First) با سازمانهای دیگر در حوزههای قضایی پیشرو شریک شده است تا ائتلافی از سازمانهای غیر دولتیِ علاقمند به ارائۀ شواهد برای تحریمهای هدفمند به وجود آورند. اچ.آر. اف و شرکای آن منابعی را برای پشتیبانی رایگان از اعضای جامعۀ مدنی تهیه نمودهاند تا آنها بتوانند پروندههای مربوط به تحریمهای مربوط به نقض حقوق بشر را تحت سیستم ماگنیتسکی جهانی امریکا یا سیستمهای مختصِ هر کشور، تشکیل و توسعه دهند – سیستمهایی که اساس آنها برای صدور تحریم، همانا حقوق بشر است، درست مانند سیستمی که مختص ایران است.
حوزههای قضایی همچنین عموماً از دریافت اطلاعات بیشتر، از قبیل اطلاعات مربوط به وجود داراییِ متعلق به مجرمینِ اعلان شده در آن حوزه و نیز موارد نقض تحریمها، استقبال می کنند.
عواقب و محدودیتهای تحریمهای هدفمند چیست؟
برای تحریمهای هدفمند، مواردی که فوراً به اجرا گذاشته میشوند، عموماً شامل ایجاد محدودیتهای مالی و مهاجرتی است. محدودیتهای گروه نخست شامل مسدود نمودن داراییها است که سبب میشود حسابهای بانکی، اموال، و غیره در حوزه قضایی کشوری که تحریم را اِعمال نموده، غیر قابل دسترسی بشوند. اگرچه دولت کانادا سپس میتوانددر شرایط بخصوصی این داراییها را ضبط نماید، هیچ دولت دیگری نمیتواند صرفاً بر پایۀ اِعمال تحریمهای هدفمند، اینگونه داراییها را ضبط کند. اما ایالات متحده امریکا این روند را آغاز نموده و اتحادیۀ اروپا نیز در حال بررسی این موضوع میباشد که با استفاده از مجازاتهای نقض تحریمها، سرمایههای مزبور را مصادره کند و از آنها در جهت مقاصد دیگر استفاده نمایند. اگرچه این تلاشها در حال حاضر بر روی فراهم ساختن غرامتهایی برای اوکراین تمرکز یافته است اما این تلاشها ابزاری را به وجود میآورند و سرمشقهایی را ایجاد میکنند که استفاده از آنها میتواند در سطح جهان فراگیرتر شود، از جمله به کار گرفتن آنها علیه عوامل نقض حقوق در ایران.
علاوه بر آن، محدودیتهای مالی به طور کلی اتباع کشورهای صادر کنندۀ تحریمها را از اینکه سرمایههایی را در اختیار افراد یا نهادهای تحریم شده قرار دهند و یا با آنها وارد هر گونه معاملاتی بشوند، باز میدارد. ایالات متحدۀ امریکا علاوه بر این، روش مزبور را اینگونه تفسیر نموده است که عوامل جرم نمیتوانند هیچگاه معاملاتی انجام دهند که در آن از ارز ایالات متحدۀ امریکا استفاده شود. از آنجا که دلار امریکا نسبتاً به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد، بسیاری از مبادلات ارزی از دلار امریکا به عنوان ارز واسطه استفاده میکنند. برای مثال، اگر یک شرکت ایرانی بخواهد به یک شرکت بریتانیایی مبلغی را به ریال پرداخت کند، ممکن است ابتدا آن را به دلار امریکا تبدیل کند و سپس آن را از دلار به پوند انگلیسی تبدیل نماید. اگر ایالات متحده امریکا شرکت ایرانی مزبور را تحریم کرده باشد، این معامله فارغ از آنکه آیا بریتانیا هم شرکت مزبور را تحریم نموده است یا خیر، ممنوع خواهد شد.
در مورد محدودیتهای مهاجرتی ، اگر هر گونه ویزایی توسط کشور تحریم کننده قبلاً به عواملی که اکنون به عنوان مرتکبین نقض حقوق تعیین شدهاند، اعطا شده بوده، باطل میشود و هیچگونه ویزای جدیدی برای آنها صادر نخواهد شد.
هنگامی که یک نهاد تحریم میشود، افرادی که اعضای آن نهاد هستند خود تحریم نمیشوند. هر گونه دارایی که در مالکیت نهاد مزبور بوده و در حوزه کشور تحریم کننده قرار داشته باشد، مسدود میگردد اما داراییهای شخصی اعضای آن مسدود نمیشوند و اعضای آن نهاد هنوز هم قادر خواهند بود ویزای خود را داشته باشند یا ویزای جدید دریافت نمایند. اما عبارات به کار گرفته شده در قوانین به گونهای است که پس از تحریم شدن یک نهاد، بتوان با سهولت بیشتری رؤسا و اعضای آن نهاد را نیز تعیین و تحریم نمود.
اما از جهت تأثیر این اقدامات هم محدودیتهایی وجود دارند. اگرچه این حوزههای قضایی غالباً از جهت تعیین عوامل جرم با یکدیگر هماهنگ بوده و خواهند بود و به دفعات در تشخیص عوامل نقض حقوق با یکدیگر همکاری کردهاند، اما تعیین یک عامل جرم توسط یک حوزه قضایی فقط مختص همان حوزه است و در نتیجه مرتکبین نقض حقوق میتوانند آزادانه با دیگران وارد معامله بشوند. به علاوه، اگر چه شکستن این تحریمها امری غیر قانونی است اما به اجرا درآوردن تحریم مستلزمِ داشتنِ منابع زیاد و انجام آن اغلب دشوار است، به ویژه برای مجرمین ثروتمندی که میتوانند سرمایههای خود را در شرکتهای کاغذی (شرکتهای شِل) و طرحهای دیگر پنهان نمایند. در اتحادیۀ اروپا، هر کشور عضو، در درجه نخست مسئول اجرای قوانین در حوزۀ قضایی خود میباشد، که این وضعیت به مشکلات دور زدنِ تحریمها میافزاید. نکتۀ آخر این است که حتی هنگامی که تعیین عوامل جرم با همکاری چند جانبه صورت میگیرد و به اجرا در میآید، اقدامات مزبور میتوانند تأثیرات جانبی بدی داشته باشند، به عنوان مثال میتوانند از ورود عوامل جرم به حوزههای قضایی خاصی که ممکن است بتوانند این افراد را به دلیل جنایاتی که در ایران مرتکب شدهاند تحت قوانین صلاحیت قضایی جهانی به محاکمه بکشانند، پیشگیری نماید.
آیا تحریمهای هدفمند قادرند به اهداف خود نایل شوند؟
حوزههای قضایی که تحریمهای هدفمند را به اجرا میگذارند معمولاً هدف از این کار را تغییر رویه و رفتار عوامل جرم عنوان میکنند. اما جامعۀ مدنی، دانشگاهیان و دیگران هدفهای دیگری از قبیل تحت کنترل درآوردن این افراد (محروم نمودن از دسترسی به منابع مورد نیاز برای ارتکاب این جرایم) و اخطار دادن (جلب کردن توجه جهانیان به عوامل جرم و بدنام نمودن آنان، و نیز ایجاد همبستگی در سطح جهان و پشتیبانی از قربانیان) را هم عنوان کردهاند. به طور خلاصه، نتایج حاصله با هم تطابق ندارند و به وضعیت مورد بررسی، ارزیابی اهداف مورد نظر، اطلاعاتِ موجود، و عوامل مربوطۀ دیگر بستگی دارند.
بلاگ پستهای آینده به طور مشروح موفقیت این اهداف را مورد بحث قرار میدهد.
Targeted human rights sanctions are, in short, a tool governments use to freeze the assets of and deny visas to those complicit in human rights violations. While they are generally intended to prompt offenders to change their behavior, they have additional effects. For example, preventing perpetrators from obtaining the tools needed to continue abuses and showing support for victims. However, the Atlantic Council’s Strategic Litigation Project (SLP) has heard from multiple sources that many people in affected communities—including the Iranian community—do not have sufficient information, especially in their native language, about these measures and what they mean.
Based on this feedback, this blog series was started to highlight important information about targeted human rights sanctions as they relate to the Islamic Republic of Iran; major updates on Iranian perpetrators who have been sanctioned for human rights abuses and why; and any other information that may be relevant to affected communities. Input is welcomed from readers, particularly in Iranian civil society, for questions and topics that should be addressed.
Since Mahsa Jina Amini’s death in September 2022, and the resulting protests and brutal repression by the Islamic Republic of Iran (IRI), different national and regional authorities have issued hundreds of targeted sanctions designations against IRI officials. Despite their recent prevalence, reports announcing these designations often fail to mention what they are, how they work, and whether they are effective.
What are targeted sanctions?
Targeted sanctions are one type of economic sanctions, which restrict travel, trade, and financial relations. They are imposed by a country or multilateral organization, like the United Nations, on another country, entity, or individual. While there are many variations of economic sanctions, there are two main categories: those imposed on countries (“broad-based” or “comprehensive” sanctions) and those imposed on individuals or entities (“targeted” sanctions).
Broad-based sanctions, such as the United States (US) embargo on Cuba, are routinely criticized for their negative humanitarian impact and harm on the civilian population in the sanctioned country. In the last two decades, there has been a marked shift to instead use targeted sanctions, also called “smart” sanctions, which apply only to specific individuals or entities (such as companies, governmental departments, or military units).
The US, United Kingdom (UK), European Union (EU), Canada, and Australia, as well as the United Nations Security Council (UNSC), have built robust, targeted sanctions programs. Countries such as Norway, Japan, and Switzerland have followed suit. These programs are generally divided into “regimes” that focus on violations related to specific thematic or geographic areas. For example, “Global Magnitsky-style” targeted sanctions regimes address human rights violations and corruption.
This series focuses on targeted sanctions regimes that can be applied to human rights violations committed in Iran. This series will primarily focus on the US, UK, EU, Canada, and Australia, hereafter referred to as the leading jurisdictions, because they have relevant regimes—unlike the UNSC—and are very active in sanctioning perpetrators for human rights violations in Iran. An upcoming post will detail the relevant regimes in each leading jurisdiction.
What is the process for designating perpetrators?
Every jurisdiction has a unique process for designating perpetrators under targeted sanctions, but the general principles remain broadly the same for the leading jurisdictions. Government officials gather information on potential perpetrators and conduct a legal analysis to see if the evidence meets the standard of proof necessary to show that the perpetrator was complicit in the relevant violations. The EU, as an intergovernmental agency, has a slightly different process.
Either the High Representation of the Union for Foreign Affairs and Security Policy (the EU’s chief coordinator of diplomacy and security matters) or a member state representative presents a proposed designation to the European Council, an executive body of the EU representing the highest level of political cooperation and composed of heads of state or government of the member states. The European Council must then unanimously vote in favor of the designation for it to be adopted.
Notably, these processes do not include a criminal or civil trial. Without jail time or (usually) permanent asset seizure, fewer due process guarantees exist. However, there are still safeguards to ensure that the process is fair. Defendants must be granted certain rights, including to be informed, such as through notices, and to be heard, such as through appealing a designation.
There are additional safeguards in the EU and UK to ensure that sanctions do not violate the European Convention on Human Rights (ECHR). For example, the UK requires that sanctions be “appropriate,” which involves analyzing the effects the targeted sanctions would have on the perpetrator’s rights under the ECHR.
What is civil society’s role in this process?
While Australia has not yet announced an official pathway for civil society to submit evidence, each of the other leading jurisdictions have developed one. A later post will include more information on the best practices for submission in different jurisdictions, but resources are available for those hoping to submit information. The EU released a guidance note on the implementation of its sanctions regime and the UK published an informational note for civil society. Human Rights First (HRF), a non-governmental organization (NGO) based in the US, has partnered with other organizations in the leading jurisdictions to create a coalition of NGOs interested in targeted sanctions submissions. HRF and its partners developed resources and provide pro bono support to civil society members in developing and submitting dossiers on sanctions for human rights violations under the US Global Magnitsky regime or US country-specific regimes that have human rights bases for issuing sanctions, like the Iran-specific regime.
Jurisdictions also generally welcome additional information, such as on the existence of a designated perpetrators’ assets in that jurisdiction and sanctions violations.
What are the consequences and limits of targeted sanctions?
For targeted sanctions, the immediate effects generally include financial and immigration restrictions. The former include asset freezes, which make any bank accounts, properties, et cetera inaccessible in the jurisdiction issuing the sanction. While the Canadian government can then seize those assets in certain circumstances, no other government can seize assets based solely on targeted sanctions designations. However, the US has started, and the EU is exploring using sanctions violations penalties to confiscate and repurpose funds. While these efforts are currently focused on providing compensation to Ukraine, they create tools and set precedent that could lead to more global applications, including against Iranian perpetrators.
Additionally, financial restrictions generally prohibit nationals of the jurisdiction issuing the sanction from making funds available to or engaging in transactions with the designated individual or entity. The US has additionally interpreted this to mean that designated perpetrators cannot conduct transactions involving US currency at any time. Because of the comparatively wide use of the US dollar, many inter-currency exchanges use the US dollar as an intermediary—for example, if an Iranian company pays a British company in rials, it may first be converted to US dollars before then being converted to British pounds. If the US had sanctioned that Iranian company, this deal would be prohibited regardless of whether the UK had sanctioned it.
For immigration restrictions, any visas already offered to the perpetrator by the jurisdiction that designated them are revoked, and no new visas can be granted.
When an entity is sanctioned, individuals who are members of that entity are not themselves sanctioned. Any assets the entity owns in the jurisdiction would be frozen, but the members’ personal assets would not be, and members would still be able to keep or obtain a visa. However, legislation is often worded in ways that make it easier to designate leaders and members of an entity once that entity has been sanctioned.
There are, however, limits to the impact of these effects. While jurisdictions are often aligned and will, at times, coordinate their designations, a designation by any given jurisdiction exclusively applies to that jurisdiction—perpetrators are free to take their business elsewhere. Further, while sanctions evasion is illegal, enforcement is resource-intensive and often difficult, especially for wealthy perpetrators who can hide funds in shell companies and other schemes. In the EU, each member state is primarily responsible for its own enforcement, adding to circumvention difficulties. Finally, even when designations are made multilaterally and are enforced, they can have adverse side effects, such as preventing perpetrators from entering jurisdictions that may have otherwise been able to bring prosecutions for crimes committed in Iran under universal jurisdiction provisions.
Do targeted sanctions achieve their goals?
Jurisdictions implementing targeted sanctions usually cite behavior change as the intended goal. However, civil society, academics, and others have also highlighted additional goals, such as constraining (denying access to resources needed to carry out violations) and signaling (giving notice of international attention on perpetrators and, stigmatizing them, and providing international solidarity and recognition to victims). In short, results are mixed and depend on the situation studied, the goal measured, the information available, and other relevant factors.
A future post will discuss the success of these goals in more detail.
Celeste Kmiotek is a staff lawyer for the Strategic Litigation Project at the Atlantic Council.
Lisandra Novo is a staff lawyer for the Strategic Litigation Project at the Atlantic Council.
Further reading
Thu, Aug 17, 2023
The Levinson Act means all Americans must return home—not just citizens
IranSource By Celeste Kmiotek
Shahab Dalili, Afshin Sheikholeslami Vatani, and Jamshid Sharmahd are all considered US nationals under the Levinson Act.
Wed, Jul 26, 2023
Iran targeted human rights sanctions series: UK designates the Supreme Council of the Cultural Revolution
IranSource By Celeste Kmiotek, Lisandra Novo
The United Kingdom designated the Supreme Council of the Cultural Revolution and its new secretary, Abdol Hossein Khosrow Panah, on July 6.
Wed, Mar 8, 2023
Gender persecution is happening in Iran. Targeted sanctions would be a step toward accountability.
New Atlanticist By Celeste Kmiotek, Lisandra Novo
Designating the Supreme Council of the Cultural Revolution, a principal institution behind the systematic oppression of women in Iran, would put its members on notice.